ارزيابي ربط در نظامهاي ذخيره و بازيابي اطلاعات ...
 
کتابداری و اطلاع رسانی
 
 

مقدمه
از آنجا كه هدف نظامهاي ذخيره و بازيابي، فراهم‌آوري زمينه براي بازيابي اطلاعات مرتبط از سوي كاربران نظام مي باشد، ارزيابي ربط در اين‌گونه نظامها اهميت فراواني پيدا مي‌كند. اما از آنجا كه ارزيابي ربط، يك موضوع ذهني است، بر حسب درك ارزيابي‌كننده از محتواي پيام و نياز اطلاعاتي، هدف ارزيابي و همچنين زمينه كلي انجام ارزيابي، ممكن است ارزيابي متفاوتي اتفاق بيفتد (ويكري، 1380).
به نظر مي‌رسد فرايند شناختي هر شخص مي تواند بر ارزيابي او از ربط اطلاعات بازيابي شده تأثير بگذارد (يونگ[3]، 2006). بي­شك، اين عامل تأثير بسيار مهمي بر قضاوت ربط و در نتيجه بر نسبي بودن آن دارد. به بيان ديگر، نظر جستجوگر درباره ميزان مرتبط بودن نتايج بازيابي نسبت به شناخت وي در زمان مرور نتايج بازيابي شكل مي‌گيرد (فتاحي، 1383). خودِ شناخت نيز از عوامل مختلفي تأثير مي­پذيرد. در اين مقاله تلاش شده با تأكيد بر عوامل تأثيرگذار در جريان فرايند شناختي فرد، مسئله ارزيابي ربط مورد بررسي قرار گيرد. در اين رابطه، تأثير سه مؤلفه «توجه»، «ادراك» و «قضاوت» بر ارزيابي ربط از سوي كاربران نظام اطلاعاتي مورد توجه قرار گرفته است. همچنين، تلاش گرديده با معرفي مدلهاي ربطِ شناختي، بازتاب آنها بر فعاليت كتابداران و اطلاع رسانان به عنوان متخصصان ذخيره و بازيابي اطلاعات و رابط بين كاربران و نظامهاي اطلاعاتي، مورد بحث قرار گيرد.
 
ارزيابي ربط
 ارزيابي ربط يكي از عوامل و راه‌هاي «ارزيابي عملكرد» يك نظام ذخيره و بازيابي است و از ربط تعاريف زيادي ارائه شده است (اخوتي، 1383). «ربط» به زبان ساده عبارت است از ميزان ارتباط نتايج بازيابي شده از يك نظام ذخيره و بازيابي به نياز يا پرسش كاربر. نظامهاي ذخيره و بازيابي اطلاعات در طول زمان به دنبال ارائه اطلاعات مرتبط به كاربران بوده‌اند. از آنجا كه جستجوي اطلاعات با هدف تصميم‌گيري انجام مي‌شود، چنانچه اطلاعاتي از سوي نظام ذخيره و بازيابي اطلاعات ارائه شود و كاربر نظام به عنوان گيرنده آن را دريافت كند و اطلاعات دريافتي باعث ايجاد تغييراتي در ساختار دانش فرد گردد، مي‌توان گفت اطلاعات ارائه شده براي گيرنده «مربوط» بوده و مبادله اطلاعات به شكل اثربخشيِ نتايج بازيابي شده، صورت گرفته است. در چنين شرايطي مي توان به ارزيابي ميزان اثر بخشي نتايج بازيابي شده نيز پرداخت.
در واقع، مي‌توان گفت ارزيابي ربط زمينه ساز ارزيابي اثربخشي يك نظام ذخيره و بازيابي اطلاعات نيز به شمار مي‌آيد. به ظاهر، ممكن است ارزيابي ربط اطلاعات بازيابي شده كار آساني به نظر برسد، اما واقعيت اين است كه به دليل دخالت عوامل مختلف از جمله دانش كاربر، عمق نياز، محيط بازيابي و شناخت كاربر از نياز خود و اطلاعات بازيابي شده (هاگلاند[4]،2004) ارزيابي ربط علاوه بر دشواري پيچيدگي‌هاي خاصي نيز دارد (پائو، 1379). در حقيقت، ربط شناختي به ميزان زيادي، به شناخت موجود فرد از وضعيت (جهان هستي، موقعيت خود فرد، وظيفه فرد) و دانش پيشين او (اطلاعات و پيش داشته­ها) بستگي دارد. حتي در مواجهه با يك نظام ذخيره و بازيابي، پيش داشته­ها و سابقه ذهني فرد تأثير زيادي بر قضاوت بعدي وي از ربط نتايج بازيابي دارد. بايد توجه داشت، اعتبار خود نظام ذخيره و بازيابي هم بر ربط، بسيار تأثيرگذار است. در واقع، يك نظام ذخيره و بازيابي اطلاعات از ابعاد مختلف بر مسئله ربط تأثير مي­گذارد. اين عوامل عبارتند از: محتوا و پوشش اطلاعات در نظام، نوع و سطح منابع ذخيره شده در نظام، پوشش زماني منابع در نظام اطلاعاتي، خط مشي و كيفيت سازماندهي و بازنمايي اطلاعات و قابليتهاي نظام در بازخوردگيري از كاربر (فتاحي، 1383). با توجه به همين پيچيدگيها، ضرورت توجه به عناصر شناختي در ارزيابي ربط، بيش از پيش برجسته مي‌شود.
 
فرايندِ شناخت
فرايند شناخت به اين مسائل مربوط مي‌شود كه افراد چطور اطلاعات را درك مي‌كنند، ياد مي‌گيرند، به ياد مي‌سپارند و دربارة آنها فكر مي‌كنند. يك روانشناس شناختي بر روي مسائلي از قبيل اينكه افراد چگونه موضوعات مختلف را درك مي كنند؛ آنها چرا برخي از واقعيتها را به خاطر مي‌سپارند و برخي ديگر را فراموش مي‌كنند؛ چگونه زبان جديدي را فرا مي‌گيرند يا چگونه براي حل مسئله فكر مي‌كنند؛ چرا بسياري از مردم تجربه‌هاي خاصي را به ياد مي‌آورند ولي نام افرادي را كه سالها پيش آنها را مي‌شناخته‌اند، فراموش مي‌كنند؛ چرا برخي افراد هنگام مسافرت با هواپيما دچار ترس مي‌شوند، اما هنگامي كه خودرو سوار مي‌شوند هيچ ترسي آنها را آزار نمي دهد و اين در حالي است كه آمار مرگ و مير ناشي از تصادفات جاده‌اي بسيار بيشتر از مرگهاي ناشي از سوانح هوايي است. چرا افراد در مواجهه با برخي سامانه‌ها احساس ترس مي­كنند و اين ترس چه تأثيري در بيان نيازها مي­تواند داشته باشد. اين موارد، سؤالهايي هستند كه با مطالعة روانشناسي شناختي پاسخ داده مي شوند (استرنبرگ[5]،1996،ص2).
شناخت در نتيجه پردازش اطلاعات توسط اشخاص حاصل مي شود و شناخت حاصل شده نيز بر نحوة تعبير و تفسير اطلاعات به دست آمده، تأثير مي گذارد. در كل، روانشناسي شناخت با نحوه كسب اطلاعات از جهان، شيوه بازنمايي اين اطلاعات و تبديل آن به دانش، نحوه ذخيره آن و شيوة استفاده از آن به منظور جهت دهي به رفتارها سروكار دارد. روانشناسي شناخت سراسر گسترة فرايندهاي روانشناختي را در بر مي‌گيرد؛ از احساس گرفته تا ادراك، بازشناسي طرحها، توجه، يادگيري، حافظه، تشكيل مفهوم، تفكر، تصويرسازي ذهني، به خاطر سپردن، زبان، هيجانها، فرايندهاي رشد و همه ميدانهاي رفتار را تحت پوشش قرار مي‌دهد (سولسو،1371،ص19).
چنانچه فرايند اطلاع يابي از طريق يك نظم ذخيره و بازيابي اطلاعات را نيز به عنوان قسمتي از يك فرايند شناختي در نظر بگيريم كه چگونگي تشخيص نياز، تشخيص منبع اطلاعاتي و ارزيابي محتواي منابع مذكور در ارتباط با نياز شناخته شده خود مربوط مي‌شود، مي‌توان از «ساكچا ناند»[6] (2000) نقل كرد كه نظريه‌هاي مربوط به فرايند شناخت در امر بازيابي اطلاعات، بر فرايندهاي ذهني دروني متمركز است و به اين مسئله مي‌پردازد كه چطور اطلاعات ذخيره، بازيابي و در يك فرايند يادگيري استفاده مي‌شوند. البته، به نظر مي‌رسد فرايند يادگيري را نيز در اين فرايند دخيل كرده است كه بر ظرافت و پيچيدگي بحث مي افزايد. تا اين مرحله از مقاله مي توان نتيجه گرفت علاوه بر ربط ظاهري كه بر ميزان تطابق فيزيكي كليدواژه هاي موجود در منابع بازيابي شده با كليدواژه هاي موجود در پرسش كاربر مي پردازد، نوع ديگري از ربط نيز وجود دارد كه بر ميزان انطباق بين محتواي منابع بازيابي شده و تكامل فرايندهاي شناختي كاربر دلالت دارد. اين نوع ربط، «ربط شناختي» ناميده مي شود.
 
ماهيت ربطِ شناختي
ربطِ شناختي با به حداكثر رساندن شناخت و تكامل فرايندهاي آن سروكار دارد. از اين مفهوم در علم اطلاع رساني به رضايتمندي از نتايج حاصل از جستجوي اطلاعات نيز تعبير مي‌شود. ربط شناختي بر اين فرض استوار است كه فرايند شناختي جستجوگر تغيير مي‌كند و با كشف هر سند مرتبط، اين فرايند متحول مي شود و در نهايت به تكامل مي‌انجامد. البته، نقطه نهايي تكامل، نامتناهي به نظر مي‌رسد؛ زيرا رسيدن به نقطه نهايي يك فرايند تكاملي معمولاً با شروع نقطه ديگري از فرايند تكاملي همزمان مي شود و به همين دليل ميل به تكامل در انسان، يك ميل تمام نشدني و سيري‌ناپذير است.
با توجه به سيري ناپذيري ميل به تكامل، به نظر مي‌رسد بايد تعريفي متفاوت از ربط در نظامهاي ذخيره و بازيابي ارائه شود. تاكنون فرض اوليه رضايتمندي در نظامهاي ذخيره و بازيابي اطلاعات، ايجاد دسترسي به تمام آنچه كاربر مي‌خواست، استوار بوده و هست. اما بر اساس ربط شناختي، مي‌توان گفت ميزان موفقيت يك نظام، در ايجاد حلقه‌اي جديد در راستاي شناخت نهفته است. يك نظام ذخيره و بازيابي اطلاعات به هر اندازه‌اي كه بتواند كاربر را در رسيدن به نقطه شروع ديگري رهنمون شود، به همان اندازه توانسته است نقشي در گسترش شناخت او داشته باشد. در اين رويكرد، ارائه تمام و كمال آنچه مي‌خواهد مورد توجه نيست، بلكه ميزان موفقيت تابعي از ميزان مشاركت در گسترش شناخت فرد مي‌باشد. «ادراك»، «توجه» و «قضاوت» جنبه‌هايي از شناخت هستند كه در اين فرايندها به صورت هم افزا در تعاملِ تكاملي مي‌باشند.
 
مدلهاي ربط شناختي
فرايند شناخت بر اساس سه عنصر هم‌‌افزايي كه پيشتر اشاره شد (ادراك، توجه و قضاوت) بر ارزيابي ربط تأثير مي‌گذارد. از سوي ديگر، مدلهايي نيز براي ربط شناختي ارائه شده است كه به نحوي بر اين هم‌افزايي تأكيد دارند. در ادامه، مدلهايي از ربط شناختي معرفي مي‌شود.
الف) مدل اينگورسن[7]: مدل شناختي تعامل در يك سيستم بازيابي اطلاعات كه توسط «اينگورسن» مطرح شد، عبارت است از: شناسايي و تشريح فرايندهاي مربوط به شناخت در عناصر موجود در بازيابي اطلاعات. اين عناصر اطلاعاتي همچون سامانه‌هاي بازيابي اطلاعات، محتواي اطلاعاتي، رابط كاربر، فضاي شناختي كاربران و محيط اجتماعي يا سازماني است. تعامل در بازيابي اطلاعات، مجموعه‌اي از فرايندهاي شناختي است كه در درون و يا بين عناصر بازيابي اطلاعات اتفاق مي‌افتد. كاربران تنها با سيستمها تعامل ندارند بلكه با متون كه ساختارهاي شناختي نويسندگان در يك فضاي اطلاعاتي است نيز ارتباط برقرار مي كنند. فرايندهاي تعاملي، به بازنمون اطلاعات به طور همزمان براي تعداد زيادي از افراد منجر مي‌شود. در اين مدل، اگرچه ربط مستقيماَ مطرح نمي‌شود، اما انطباق عناصر اطلاعاتي با فضاي شناختي و فضاي محيطي كاربر، نمونه‌اي بارز از توجه به ربط در تعامل بين نظام بازيابي اطلاعات و كاربران است.
 
 
 
 
شكل1. مدل شناختي اينگِوِرسن
 

 آيتمهاي اطلاعاتي
-                     بازنمونهاي متني/ دانشي
-                     تمام متنها، تصاوير ... / موجوديتهاي معنايي
 
فضاي شناختي كاربر شخصي
-  وظيفه / علاقه كاري
- وضعيت شناختي كنوني
 
محيط اجتماعي / سازماني
-  دامنه ها
 
 
-  راهبردها / هدفها
- وظايف و تنظيمها
 
 
-  مسئله/ هدف
-  ناپايداري
-  نياز اطلاعاتي
- رفتار اطلاعاتي
 
 
تنظيمهاي نظام ذخيره و بازيابي
-  زبان جستجو / فنون ذخيره و بازيابي
-  ساختار پايگاه اطلاعات
-  قواعد نمايه سازي/ منطق پردازش
 
 
انتقال و تأثير شناختي:
 
ارتباطهاي تعاملي ساختارهاي شناختي:
 
 
مدلها
 
مدلها
 
مدلها
 
مدلها
 
پرسش
 
درخواست
 
مدلها
 
عملكردها
 
رابط كاربر / واسط
 
چنانكه در مدل فوق مشاهده مي‌شود، تعامل بين و همچنين درون محيطهاي اجتماعي، فضاي شناختي كاربر و كاربر با رابط كاربري همگي تعامل شناختي است و ارزيابي و داوريها همه براساس تغيير يا تكامل شناخت اتفاق مي افتد.
 ب) مدل گردآوري ـ شناخت ـ كاربرد[8].مدل «گردآوري، شناخت و كاربرد» بر اين فرض استوار است كه كاربران براي استفاده از اطلاعات، به جستجو و گردآوري آن مي‌پردازند. اطلاعات گردآوري شده شناخته مي‌شود؛ يعني در فرايند شناخت فرد قرار مي‌گيرد و به تعبير ديگر جذب مي‌شود و سپس اطلاعات جذب شده براي حل يك مسئله مورد استفاده قرار مي‌گيرد.
روابط بين رايانه، رابط كاربر، و كاربر با هر وضعيت شناختي، شبيه روابط موجود در يك اكوسيستم است. به عبارت ديگر، مي­توان گفت رابط كاربر نقش بسيار مهمي در شكل دهي يا تأثيرگذاري بر فرايند شناختي كاربر دارد؛ يعني اگر رابط كاربر به بهترين نحو طراحي شده باشد و تعاملهاي شناختي شخص به تغيير يا سير فرايند تكاملي بينجامد مي‌توان به موفقيت نظام ذخيره و بازيابي اطلاعات اميدوار بود.
مدل «گردآوري، شناخت و كاربرد» با توجه به وضعيت واقعي نظامهاي ذخيره و بازيابي اطلاعات كه رايانه‌ها نقش اساسي در آن ايفا مي‌كنند، از سه قسمت اصلي «كاربر»، «رابط كاربر» و «رايانه» تشكيل شده است. در قسمت كاربر، فرايندهاي فيزيولوژيكي، روانشناسي و شناختي وجود دارد و در قسمت رايانه، فرايندهاي فيزيكي، سمبوليكي و الگوريتمي موجود مي باشد. «كاربر» و «رايانه» از طريق يك رابط كاربر با يكديگر تعامل دارند. كاربر زماني مي‌تواند با رايانه و منابع اطلاعاتي بهتر و بيشتر تعامل برقرار كند كه سطح شناختيِ بالايي داشته باشد. البته، همان‌گونه كه در مدل اينگورسن بررسي شد، عوامل ديگر از قبيل موقعيت و محيط نيز مي تواند در اين تعامل مؤثر باشد. با وجود چنين فرايند شناختي، كاربر با متون مختلف در منابع اطلاعاتي ارتباط برقرار مي‌كند، سپس در قالب فرايندهاي شناختي خود، متن دريافت شده را تعبير، تفسير، درك، پردازش و در نهايت ميزان ربط را ارزيابي مي كند (ساراسويك[9]، 1996) (شكل 2).
 
 
شكل2. مدل «گردآوري، شناخت و كاربرد»
محيط
 
موقعيت
 
كاربر:
-                     دانش
-                     هدف
-                     وظيفه
-                     عقايد
-                     فرايند شناختي
 
پرسش
 
رابط كاربر
 
رايانه
 
منابع اطلاعاتي
 
استفاده از اطلاعات
 
ارزيابي ربط
 
 
 
 
 
 
 
 

<div dir="

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 18 آذر 1390برچسب:بازیابی اطلاعات ذخیره , :: 11:15 :: توسط : محمود محمودزاده

درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان کتابداری و آدرس mahmudzadeh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 5
بازدید ماه : 5
بازدید کل : 2770
تعداد مطالب : 2
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1